گناه مَردم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هنوز مانده بفهمی نگاهِ مردم را

ترحمی که درآورده آهِ مردم را

 

هنوز مانده بدانی چگونه می خوانم

میان شرم و حیایم ، نگاه مردم را

 

سکوت، طعنه، سلامِ ترحم آمیز و

تبسمی که... - بگو قاه قاه مردم - را

 

"امید خلق" به آینده ام گره خورده است

خدا کند نکنی "اشتباه مردم" را

 

سپیده باش، سحر باش، صبح صادق باش

نهان کن از نظرم روی ماه مردم را

 

¤¤¤

بهشتی اند تمام معاصران من

دو بیت گفتم و شستم گناه مردم را !

 

   تیر - ۱۳۹۲

پاییز

دلتنگ بود و آنچه نوشته بود را  از سر دلتنگی نوشته بود . برایش نوشتم :

.
پاییز هم می تواند بهاری باشد ، آن وقت که نوید آمدن بدهد ؛ نوید رسیدن ؛ نوید بودن ...
چلچراغ برگهای رنگارنگ را ببین که باد -بی تکیه گاهی- ریسه کشیده است ، و رقص درختان نیمه عریان و شاباش ابر و پایکوبی تگرگ را ...
 جریان رحمت را ببین در شریان های آفتاب خورده و داغدیده زمین ...
هرچه بهار تجلی گاه قدرت و عظمت یکتای بی همتاست ، پاییز امانتدار حکمت اوست . پاییز ، زیباست چون سر تسلیم سپرده به اراده دوست و به انتظار نشسته تا هنگامه موعود - که نه دیر است،نه زود - مثل همیشه، سرِ وقت، سربرسد و جامه گلدارِ قلمکار برایش به ارمغان آورد.
هیچ عجیب نیست اگر همگان پاییز را دوست تر بدارند ، که  راضی ترین است به رضای داور و متواضع ترین است به حکم او ، و سیلی خور هر تازیانه ای است که یار می نوازد  ...
پاییزت بهاری